سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[دانشمند] هنگامی که از آنچه نمی داند پرسیده شد، ازگفتن «خداوند داناتر است» خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام] 
»» حکمت اعمال و آداب نماز

1- فایده وضو، از بین رفتن کسالت و طرد خواب آلودگی و ایجاد نشاط است.
دل و روح را آماده ایستادن در برابر پروردگار می سازد.
در وضو شستن صورت و مسح سرو پاها واجب است؛ زیرا اینها عضوهایی است که در نماز به کار گرفته می شوند... وسائل الشیعه ج 11 ، ص.257
علاوه بر این می توان به فلسفه و حکمتهای زیر نیز اشاره کرد:
الف: وضو به معنای نظافت، شستو شو و پاکیزگی است. ما قسمت هایی از بدن را – که معمولا بیرون است – پاکیزه می کنیم.
صورت بیرون است و زودتر کثیف می شود؛ دست معمولا تا آرنج بیرون است و در مواقع معمولی بیشترکثیف می شود؛ بعد هم قسمتی از جلو سر و روی پا که بیرون است همه را تمیز می کنیم.
البته پاکیزه کردن را باید برای خدا اطاعت از دستور او انجام داد.
آمادگی جسم و روان است وضو مفتاح در باغ جنان است وضو
با آب حیات عشق، دل را شویید آئینه پاکی جهان است وضو
ب :شهید بهشتی (ره( درباره فلسفه وضو افزوده است: وضو، شستشو کردن و آنگه به مسجد و محل نماز خرامیدن است.
یک قدم به سمت پاکی معنوی برداشتن است. لذا،اگر کسی همین حالا نیز به حمام رفته باشد باید برای خدا وضو بگیرد تا یک قدم به خلوص و خدایی بودن نزدیک شده باشد» سرود یکتا پرستی» ، ص.20
ج: وضو؛ به عنوان مقدمه نماز نه تنها موجب تطهیر جسم از آلودگی ها می شود ؛ بلکه تطهیر روح را در بر می گیرد.
با وضو مؤمن احساس می کند، جسم و روحش از آلودگی گناهان و لغزش پاک شده است.
این احساس پاکی و طهارت جسمی و روحی، انسان را برای ارتباط معنوی با خدا و ورود به حالت آرام سازی جسمی و روحی از نماز آماده می سازد .قرآن و روانشناسی، ص.357
2- با این که خداوند نیازی به نماز ما ندارد برای چه نماز می خوانیم؟
خداوند بی نیاز و غنی است و نیازی به عبادت و نماز ما ندارد اما خداوند رحیم و حکیم نماز را برای بهره مندی انسان ها قرارداده است؛ زیرا:
ما انسان ها فقیرو محتاج هستیم و باید با ارتباط با خدای بی نیاز و مبدأ قدرت و کمال نیاز خود را برطرف کنیم؛ چنانچه لامپ ها با ارتباط با منبع انرژی، نور می گیرند و نور افشانی می کنند. غفلت و فراموشی یاد خدا، «موجب انحراف ما در مسیر زندگی دنیا و ارتکاب زشتی ها می شود و «نماز» مانع این غفلت و آن زشتی ها است. « ان الصلاة تنهی عن الفحشا ء و المنکر.
به همین دلیل حضرت علی(ع)فرموده اند: «ذکر الله رأس مال کل مؤمن و ربحه السلامة من الشیطان؛ یاد خدا سرمایه هر مؤمنی است و سود آن سلامت از شیطان است.»غرر حکم ح.3612
پس نماز یک وسیله دفاعی و یک مبارزه عملی با دشمن نفس و شیطانی است.
و بالاخره روح و روان آدمی که فطرتی الهی دارد با نماز و یاد خدا آرام، می گیرد و در پرتو این اطمینان و آرامش، زندگی با نشاط و سرور و آرامش خواهد داشت. «الا بذکر الله تطمئن القلوب»سوره دعد، آیه28
آنگاه کسی که نماز نخواند، در دنیا و آخرت خسارت غفلتوبی توجهیخود را خواهد دید. در دنیا قلب پر اضطراب و نا آرام، و خدای ناکرده ارتکاب زشتی ها، و رد آخرت جزای این اعمال و آن نسیان یاد خدا.
3- چرا هنگام سجده باید سر را بر روی زمین بگذاریم؟
اولاً سجده بر خاک و آنچه از زمین می باشد، نهایت خضوع و خشوع است. ثانیاً این حکم نوعی هماهنگی در عبادت برای همه ایجاد می کند و از این که برخی بخواهند با سجده بر چیزهای دیگر، نوعی امتیاز خواهی را مطرح کنند جلوگیری می کند؛ مثلاً سجده بر فرش های قیمتی و یا طلا و نقره و ...
ثالثاً ، انسان از خاک و زمین است و سجده وی علاوه بر خضوع در برابر خداوند، نشان آغاز آفرینش او از زمین و بازگشت او به خاک است و این یاد آوری جز با سجده بر خاک و زمین میسر نیست.
4- فلسفه خواندن نماز به عربی چیست؟
الف:شاید بتوان گفت به عربی خواندن نماز، بیانگر روح اتحاد در میان جوامع مسلمانان است. هر مسلمانی در هر جای عالم باشد به سوی یک قبله و با یک طریق و یک زبان با معبود خویش به راز و نیاز می پردازد و در هر دیار و کشوری که انسان مسلمان وارد شود- هر چند زبان ها متفاوت است – اما در هر مسجدی که قدم بگذارد، شیوه نیایش با خدای سبحان یکی است و این خود بهترین نوع اتحاد و همدلی را پدید می آورد.
ب:عبارت نماز، ظاهری و باطنی و آهنگی دارد که با ترجمه نماز فقط به معنای ظاهری نماز اکتفا نموده ایم.
ج:آشنایی با نماز و معنای بلند عبارات آن کار آسانی است که فرد مسلمان باید به آن اهمیت بیشتری بدهد.
5- هدف از اذان گفتن چیست؟
اذان، این سروش غیبی و این ندای آسمانی، یک اعلان عمومی و معنوی جهت آمادگی برای نماز و انجام فریضه بزرگ الهی است.
اذان ارزش و جایگاه والایی در شریعت محمدی (ص)دارد.
اذان دعوت به سوی عبادت و بندگی خدا است و مؤذن با آهنگ رسا و روح بخش، امت اسلام را به نماز و مناجات فرا می خواند.
امام رضا)ع( دربار? فلسفه و حکمت اذان می فرماید:
آن کس را که فراموش کار است، یاد آور باشد وآن کس را که غافل است متنبه سازد.
فهماندن وقت نماز، برای کسی که اشتغال دارد.مشغول به کار است
دعوت مردم به پرستش خالق و ترغیب در آن است.
اذان گو، اقرار به توحید دارد و ایمان را آشکار می سازد و اسلام را اعلان می کند و آن کس را که فراموش کرده یادآوری می نماید. من لا یحضره الفقیه، ج1 ، ص299
علاوه بر مطالب بالا، توجه و آمادگی برای نمازگزار است و در اثنای آن، زمینه استعداد پیدا می شود که انسان، با ادب بیشتر، خشوع فزون تر و عرفان عمیق تر در پیشگاه حضرت حق قرار گرفته و با معبود و محبوب حقیقی خویشتن سخن بگوید و دمساز گردد.
گل نغمه زیبای خواهی است اذان
پروانه باغ دلگشایی است اذان
محبوب تمام حق پرستان زمین
پیغام رسان روشنایی است اذان
ب: اذان موجب صفای باطن و شادی و نشاط روح است. پیامبر)ص( هنگام فرا رسیدن وقت نماز، به بلال می فرمود: ای بلال! اذان بگو و ما را با آن روح ببخش )ارحنا یا بلال(
ج:زمانی که صدای نیکوی اذان، فضا را معطر می سازد و به نماز گزاران مژده میدهد که هنگام سخن گفتن با خوا فرا رسیده است. پس آنان آماده نماز می شوند و به سوی مساجد و نماز خانه ها حرکت می کنند رسول خدا(ص)فرمود: «هر گاه مؤذن بگوید: الله اکبر»، خداوند می فرماید ای امت محمد مهیای نماز شوید و شغل دنیا را ترک کنید». مناهج الشارعین، ص180
د: قبل از اسلام مسیحیان با ناقوس، یهودیان با دمیدن در بوق ها، آتش پرستان با روشن کردن آتش و مردم را به عبادت دعوت می کردند؛ ولی اسلام آمد و به جای اینها اذان را انتخاب کرد که در آن مردم با کلمات خوب و دلنشینی به مسجدها فرا خوانده می شوند و از طرفی با شنیدن و گفتن نام خدا، پیامبر و ... آماده نماز خواندن می گردند.
ه: اذان آدمی را به یاد خدا می اندازد و با بزرگی و عظمت او آشنا می سازد؛ با گفتن «الله اکبر»به بزرگی، جلالت شأن، عظمت و توانایی خدا اعتراف می کنیم و با بیان «لا اله الا الله»، به یگانگی و بی شریکی او شهادت می دهیم.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا محمدزاده ( دوشنبه 87/4/31 :: ساعت 10:43 صبح )

»» (فرهنگ واژگان) نماز ، صلاة

در زبان پارسی دوره‌ی ساسانیان، نماز عبارت بود از تعظیم، نیایش، خدمت، و سر فرود آوردنی که فروتران نسبت به فرمانروایان، کدخدایان، و ایزدان انجام می‌دادند این واژه در متون دینی آن روزگار در ایران با تلفظ «نماچ» دیده می‌شود[1].

در برخی آثار ادبی پارسی بعد از اسلام هم نماز به همان معنای کهن آن که در دوره ساسانیان بود آمده است[2]. همچنین مطابق آنچه در کتاب «مینوی خرد» دیده می‌شود، نماز در برابر ایزدان در سه وعده «سه‌پاس» انجام می‌گرفت که عبارت بودند از بامداد، نیمروز، و غروب[3]. احتمالا واژه «سپاس» که امروز در زبان ما رایج است ریشه در همان مناسک «سه‌پاس» داشته باشد. این‌هم که ما ایرانیان نمازهای پنج‌گانه را عملا در سه نوبت می‌خوانیم شاید بی‌ارتباط با این پس‌زمینه‌ها نباشد.

به‌نظر می‌رسد که همین پس زمینه‌ی دینی- فرهنگی در باره «نماز» یکی از عواملی بوده تا تعریف صلاة ( salat ) هم تا حدودی با همان تعریف نماز یگانه گردد و به معنای تعظیم و سر فرود آوردن انسان در برابر خداوند باشد. ابن دگرگونی نه تنها برای ما پارسیان، بلکه برای همه ی مسلمانان اعم از عرب و ایرانی نیز اتفاق افتاده است.

در باره معنای پایه و ریشه‌ی اصلیِ«صلاة» ( salat ) در کتب لغت قول واحدی وجود ندارد اما بیشترِ اهل لغت آن را از ریشه‌ی «صلو» دانسته‌اند[4]، «صلو» را به معنای نرم شدن، انعطاف پذیر شدن و توجه کردن گفته‌اند. اگر صلاة را از ریشه ‍"صلٌ" در نظر بگیریم شاید معنای نزدیکتری با متن قرآن پیدا کند. صل یعنی صاف کردن و روشن کردن شراب، همچنین جدا کردن حبه از خاک به وسیله ریختن آب.

برای انجام «صلاة» ( salat ) در قرآن، از خواندن و قرائت کردن استفاده نشده است بلکه از اقامه‌ی آن، یعنی بر عهده‌گرفتن و برپای داشتن یاد شده است. یعنی نوعی مناسک است که انجام آن با اعمالی غیر زبانی هم همراه است. بنا براین صلاة صرفا خواندن و دعا کردن نیست و اگر در برخی لغتنامه‌ها صلاه را «دعا» و «نیایش» معنا کرده‌اند بیشتر منظورشان وجه گفتاری آن است که همراه و همزمان با اعمال غیر زبانی، حتی نیت و تمرکز ذهن هم می‌باشد.

همان گونه که اشاره شد، نماز(با معنای پارسی و در متون مربوط به دوره‌ی ساسانیان) کاری است که از سوی فروتران نسبت به فراتران انجام می‌گیرد. یعنی حرکتی نمادین برای اقرار به برتریِ کسی که از سوی نمازگزار مورد تعظیم قرار گرفته است و تا حدودی پذیرفتنِ سلطه‌ی قدرت برتر بر خویش. مفهوم اطاعتِ نماز گزار از قدرت برتر، نکته‌ای است که پس از این اقرار پدید می‌آید. بنا براین، در نماز رابطه‌ای شیب و از بالا به پایین میان معبود و عبادت کننده وجود دارد[5]. همچنین در این نوع رابطه قرار نیست که تغییری وجودی در نمازگزار پدید آید. به همین جهت در تعریف نماز(با همان رویکردِ رابطه‌ی شیب) این‌گونه نیست که مثلا خداوند هم متقابلا بر انسان نماز بگزارد اما در تعریف قرآن از «صلاة» خداوند و ملائک او هم نسبت به انسان(مؤمنین) «صلاة» می‌گزارند:

« او(خداوند) همان کسی است که صلاة می‌گزارد بر شما، و همچنین ملائکه او بر شما صلاة می‌گزارند تا بیرون آورد شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی...»[6]

در آیه دیگری نیز می‌بینیم که خطاب به پیامبر آمده است:

«از اموال آنان صدقه‌ای بگیر، تا به‌وسیله‌ی آن پاکیزه‌شان سازی، و بر ایشان صلاة بگزار زیرا صلواتِ تو برای آنان آرامشی است. و خدا شنوای و دانا است»[7]

از این آیات و دیگر آیات قرآن چنین استنباط می‌شود که «صلاة» در اصل، رابطه‌ای متقابل برای نزدیک تر شدنِ دو طرف به هم بوده است تا آن رابطه شیب و یکسویه‌ای را که در تعریف نماز آمده بود از میان بردارد. اما به‌نظر می‌رسد اگر بعد از ظهور اسلام، واژه «صلاة» در قرآن به همین صورت معنا می‌شد طبعا سازگاری چندانی با جامعه‌ی طبقاتی و به‌ویژه با سیاست عباسیان در تدبیر قدرتِ خلافت نداشت. شاید به همین جهت بوده است که بعدا برای معنای «صلاة» در قرآن، مراتب مشخص و طبقه‌بندی شده‌ای را تعریف کردند و گفتند که: «صلاة» از خداوند رحمت، از ملائکه طلب آمرزش، از مؤمنین دعا و نیایش و از پرندگان تسبیح می‌باشد[8] . ظاهرا این تعریف سبب شد «صلاة» تا حدود زیادی به همان معنا و صورتی در آید که قبلا برای برای «نماز» بیان شد.

نکته‌ی دیگری که اشاره به‌آن ضروری می‌نماید اینکه، در قرآن توضیح مشخصی برای شکل ظاهری «صلاة» داده نشده است. شاید به‌این جهت که شکل ظاهریِ «صلاة» می‌تواند متناسب با زمان و مکان تغییر کند. همان‌گونه که در زمان ابراهیم، موسی، و عیسی مسیح ، «صلاة» ترتیب و آداب دیگری داشته و این گونه و با این ترتیب و آداب که امروز در اسلام دارد نبوده است ودر قرآن، همه‌ی رسولان را اهل اقامه‌ی صلاه می‌داند و ابراهیم را یکی از مهمترین رسولانی معرفی می‌کند که در اقامه‌ی «صلاة» کوشیده است[9].

--------------------------------------------------------------------------------

[1] - رک: «ارداویراف نامه» صفحه 83

[2] - چو نزدیک رستم فراز آمدند----- به‌پیشش همه در نماز آمدند (فردوسی)

کنیزان گلرخ فراز آمدند ------ همه پیش جم در نماز آمدند (اسدی)

[3] - کتاب مینوی خرد صفحه‌ی 70

[4] - المنجد، و همچنین قاموس قرآن از سید علی اکبر قریشی

[5] - به عنوان مثال در رابطه‌ی شیب، در همین جامعه‌ی خودمان، هنگام سخن گفتن یک افسر پلیس با یک راننده تاکسی می‌بینیم معمولا راننده در خطاب به افسر پلیس از لفظ «شما» استفاده می کند در حالی که افسر پلیس خطاب به راننده معمولا از لفظ «تو» استفاده می‌کند این نوع دیالوگ را می‌توانیم نشانه‌ای از رابطه‌ی شیب میان افسر پلیس و راننده تلقی کرد.

[6] - سوره‌ی احزاب آیه 43

[7] - (سوره نهم آیه 103)

[8] - نگاه کنید به لغت‌نامه‌ی دهخدا تحت واژه «صلاه»

[9] - سوره چهاردهم آیه 40



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا محمدزاده ( دوشنبه 87/4/31 :: ساعت 10:19 صبح )

»» نماز کلید بهشت است

 
نماز پنچگانه
پنج وقت آمد نماز ای رهنمون
 عاشقان را فی صلاه دائمون
نیست ز‘ رغبا” طریق عاشقان
سخت مستسقی است جان صادقان
می کند طاعات وافعال سنی
 لیک یک ذره ندارد چاشنی
ذوق باید تا دهد طاعات بر
مغز باید تا دهد دانه شجر
دانه بی مغز کی گردد نهال
 صورت بی جان نباشد جز خیال
خدمت خود را سزا پنداشتی
 تولوای جرم از آن افراشتی
ما خلقت الجن و الانس این بخوان
 جز عبادت نیست مقصود از جهان
 
نماز معراج خاکیان
نماز است شمع شبستان دل دل بی نماز است بدتر ز گل
نماز است معراج ما خاکیان بر او غبطه ورزند افلاکیان
نماز است آرامش زندگی چه آزادگی بهتر از بندگی
پیمبر چنین کرد این نغمه ساز مرا نور چشم است اندرنماز
نماز است سر خط آزادگی دوای غم و درد دل مردگی
نماز است چون مه به شبهای تار نماز است رهبر به کوی نگار
هر آنکس نمازی کند با حضور بگردد سراپای غرق سرور
به هر حالتی از خدا یاد کن به یاد خدا جان ودل شاد کن
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا محمدزاده ( دوشنبه 87/4/31 :: ساعت 9:11 صبح )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آموزش نماز
نکات بهداشتی نماز
داستان ها و حکایات نماز
حکمت اعمال و آداب نماز
(فرهنگ واژگان) نماز ، صلاة
نماز کلید بهشت است
حکم سجده و تشهد فراموش شده و نحوه انجام سجده سهو
شروط هشتگانه برای شکسته خواندن نماز
نمازمسافر
تاثیر نماز بر کارآمدی چرخش خون در مغز
آثار و پیامدهاى ارزشمند نماز درخانواده
فضایل نماز
شکیات نماز
احکام نماز شب
تاثیر نماز بر آرامش عضلات
[همه عناوین(44)]
 

>> بازدید امروز: 23
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 616240
» درباره من «

نـــــــمـاز

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «





» صفحات اختصاصی «

» لوگوی لینک دوستان «

































» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ «

» طراح قالب «